فیلم و جزوه طول سال عربی درس 4 – پایه نهم

پلی لیست عربی پایه نهم – درس 4

2 ویدئوها
جزوه

جزوه عربی پایه نهم – درس 4 (20 صفحه)دانلود

فیلم و جزوه طول سال عربی پایه نهم درس چهارم – قسمت اول

 

درس چهارم عربی نهم

 

 

جدول فعل امر و نهی عربی نهم

در جدول پایین مثال هایی از فعل امر برای دوم شخص مذکر و مونث ( مفرد , مثنی و جمع ) را مشاهده می نمایید.

دوم‌شخص مفرد مذکر (أنتَ)

اِفْعَلْ

اُنْصُرْ

اِفْتَحْ

دوم‌شخص مثنی مذکر (أنْتُما)

اِفْعَلا

اُنْصُرَا

اِفْتَحَا

دوم‌شخص جمع مذکر (أنْتُمْ)

اِفْعَلُوْا

اُنْصُرُوا

اِفْتَحُوْا

دوم‌شخص مفرد مؤنث (أنتِ)

اِفْعَلِیْ

اُنْصُرِیْ

اِفْتَحِیْ

دوم‌شخص مثنی مؤنث (أنْتُما)

اِفْعَلا

اُنْصُرَا

اِفْتَحَا

دوم‌شخص جمع مؤنث (أنْتُنَّ)

اِفْعَلْنَ

اُنْصُرْنَ

اِفْتَحْنَ

 

 

جواب درس 4 عربی نهم

اَلصَّبْرُ مِفتاحُ الْفَرَجِ
صبر کلید گشایش است.

وَقَعَتْ هٰذِہِ الْحِکایَهُ قَبْلَ سَنَواتٍ بَعیدَهٍ فی أَحَدِ الْبِلادِ.
این داستان سال ها پیش در کشوری اتفاق افتاده است.

ذَهَبَ اثْناعَشَرَ طالِباً مِنْ طُلّابِ الْجامِعَهِ مَعَ أُستاذِهِم إلَی سَفْرَهٍ عِلْمیَّهٍ لِتَهیِئَهِ أَبْحاثٍ عَنِ الْأَسْماکِ؛
۱۲ دانشجوی دانشگاه با استاد خود به یک سفر علمی رفتند تا در مورد ماهی ها تحقیق کنند.

کانَتْ میاهُ الْبَحرِ هادِئَهً؛ فَجأَهً ظَهَرَ سَحابٌ فِی السَّماءِ؛ ثُمَّ عَصَفَتْ ریاحٌ شَدیدَهٌ وَ صارَ الْبَحرُ مَوّاجاً.
آب های دریا آرام بود، ناگهان ابری در آسمان ظاهر شد، باد شدیدی وزید و دریا مواج شد.

فَأَصابَتْ سَفینَتُهُم صَخْرَهً؛ فَخافوا؛ السَّفینَهُ انْکَسَرَتْ قَلیلاً وَلکِنَّها ما غَرِقَتْ؛ عِندَما وَصَلوا إِلَی جَزیرَهٍ مَجهولَهٍ، فَرِحوا کَثیراً وَ شَکَروا رَبَّهُم وَ نَزَلوا فیها؛
بنابراین کشتی آن ها به صخره ای برخورد کرد؛ آن ها ترسیدند؛ کشتی کمی ترک برداشت ولی غرق نشد. هنگامی که به جزیره ای ناشناخته رسیدند، بسیار خوشحال شدند و پروردگار خود را شکر کردند و در آنجا پیاده شدند.

مَضَی یَومانِ؛ فَما وَجَدوا أَحَداً فِی الْجَزیرَهِ و ما جاءَ أَحَدٌ لِنَجاتِهِم؛ قالَ لَهُمُ الْسُتاذُ:
۲ روز گذشت و آن ها کسی را در جزیره پیدا نکردند و کسی برای نجات آنها نیامد. معلم به آن ها گفت:

«یا شَبابُ، عَلَیکُم بِالْمُحاوَلَهِ. اِسْمَعوا کَلامی وَ اعْمَلوا بِهِ کَأَنَّهُ ما حَدَثَ شَیءٌ. عَلَیْکُم بِمُواصَلَهِ أَبْحاثِکُم.»
ای جوان ها، شما باید تلاش کنید، به حرف من گوش کنید و به آن عمل کنید؛ «انگار هیچ اتفاقی نیفتاده، باید به تحقیق خود ادامه دهید».

 

 

ثُمَّ قَسَّمَهُم إلَی أَربَعَهِ أَفْرِقَهٍ وَ قالَ لِلْفَریقِ الْأَوَّلِ: «یا طُلّابُ، اِبْحَثوا عَنْ صَیْدٍ وَ اجْمَعوا الْحَطَبَ.»
سپس آن ها را به ۴ گروه تقسیم کرد و به گروه اول گفت: «ای دانشجویان، به دنبال شکار باشید و هیزم جمع کنید

وَ قالَ لِلْفَریقِ الثّانی: «یا طالِبانِ، اِجْلِبا بَعْضَ الْأَشیاءِ الضَّروریَّهِ مِنَ السَّفینَهِ.»
و به گروه دوم گفت: دو دانشجو (پسر)، برخی چیزهای ضروری را از کشتی بیاورید.

وَ قالَ لِلْفَریقِ الثّالِثِ: «یا طالِباتُ، اُطْبُخْنَ طَعاماً.»
و به گروه سوم گفت: «ای دانشجویان (دختر) برای ما غذایی بپزید

 

وَ قالَ لِلْفَریقِ الرّابِعِ: «یا طالِبَتانِ، اِبْحَثا عَنْ مَوادَّ غِذائیَّهٍ.»
و به گروه چهارم گفت: «شما ۲ دانشجوی دختر، به دنبال مواد غذا باشید

ثُمَّ قالَ لِلْجَمیعِ: ﴿اِصْبرِوا إِنَّ اللهَ مَعَ الصّابِرینَ﴾ مَضَی أُسْبوعٌ. فی یوَمٍ مِنَ الْأَیّامِ نَزَلَ مَطَرٌ شَدیدٌ وَ أَصابَتْ صاعِقَهٌ سَفینَتَهُم فَاحْتَرَقَت.
سپس به همه گفت: «صبر کنید که خدا با صابران است.» یک هفته گذشت. یک روز باران شدیدی بارید و صاعقه به کشتی آنها برخورد کرد و کشتی سوخت.

قالَ الطُّلّابُ: «لا رَجاءَ لِنَجاتِنا». فَقَرَأَ الْأُستاذُ هذِەِ الْآیهَ ﴿یا أَیُّهَا الّذینََ آمَنوا اصْبِروا﴾.
دانشجویان گفتند: «امیدی به نجات ما نیست. پس استاد این آیه را تلاوت فرمود: «ای کسانی که ایمان آوردید صبر پیشه کنید

حَزِنَ الطُّلّابُ وَ قالوا: «فَقَدْنا سَفینَتَنا.»
دانشجویان ناراحت شدند و گفتند: «کشتیمان را از دست دادیم

وَ بَعْدَ أَداءِ الصَّلاهِ وَ الدُّعاءِ صَرَخَ أَحَدُهُم بَغْتَهً: «اُنظُروا یا زُمَلائی. اُنظُرْنَ یا زَمیلاتی. تِلْکَ سَفینَهٌ حَربیهٌَّ تَقتَرِبُ مِنّا.»
و بعد از نماز و دعا ناگهان یکی از آنها فریاد زد: “ای همکلاسی های من (پسر) نگاه کنید. ای همکلاسی های (دختر) من نگاه کنید «آن کشتی جنگی به ما نزدیک می شود

السَّفینَهُ الْحَربیَّهُ اقتَرَبَتْ مِنْهُم وَ نَزَلَ مِنها جُنودٌ. فَرِحَ الطُّلّابُ وَ سَأَلوا الْجُنودَ:
کشتی جنگی به آن ها نزدیک شد و سربازان از کشتی پیاده شدند. دانش آموزان خوشحال شدند و از سربازان پرسیدند:

«کَیفَ وَجَدْتُم مَکانَنا؟»
«چگونه جای ما را پیدا کردید؟»

أَجابَ الْجُنودُ: «رَأَیْنا دُخاناً مِنْ بَعیدٍ. فَأَتَیْنا وَ شاهَدْناکُم.»
سربازان جواب دادند: «دودی را از دور دیدیم. پس آمدیم و شما را مشاهده کردیم

 

حل درس 4 عربی نهم

 

مَسجِدُ الْکوفَهِ وَ مَسجِدُ السَّهلَهِ

مسجد کوفه و مسجد سهله

 

مَن هوَ مَسؤولُ الْمَوکِبِ؟
چه کسی مسئول این ایستگاه خدمات رسانی است؟

أَبو قاسِم.
ابوقاسم.

ساعَدَکَ اللّٰهُ!
خدا قوت!

حَیّاکَ اللّٰهُ! أَ أَنتُم مِن إیران؟
زنده باشی! اهل ایرانی؟

 

نَعَم، نَحنُ مِن إیران.
بله، ما اهل ایران هستیم.

کَم مَرَّهً حَضَرْتُم فی مَسیرَهِ الْأَربَعینَ؟
چند بار در راهپیمایی اربعین حضور یافتید؟

حَضَرْنا لِلْمَرَّهِ الْأُولیٰ.
اولین بار است که حضور یافتیم.

 

کَیفَ یُمکِنُ الذَّهابُ إلیٰ مَسجِدِ الْکوفَهِ؟
چطور می توانیم به مسجد کوفه برویم؟

اِرْکَبوا تِلکَ السَّیّاراتِ.
سوار آن خودروها شوید.

کَمِ الْمَسافَهُ بَینَ مَسجِدِ الْکوفَهِ وَ مَسجِدِ السَّهلَهِ؟
مسافت مسجد کوفه تا مسجد سهله چقدر است؟

قَریبٌ مِن کیلومِترینِ.
نزدیک به ۲ کیلومتر.

أَ توجَدُ سَیّاراتٌ فی الطَّریقِ حَتّیٰ نَرکَبَ؟
آیا در راه ماشینی هست که سوار شویم؟

نَعَم؛ مَوجودَهٌ.
بله، هست.

شُکراً، زاحَمْتُکَ.
ممنون، شما را به زحمت انداختم.

لا، لَیسَتْ زَحمَهً. بَلْ رَحمَهٌ.
نه زحمتی نیست. رحمت است.

ورود به سایت و اپلیکیشن اصلی اموزش ملی