پلی لیست دستور زبان فارسی
جزوه دستور زبان فارسی پایه نهم (3 صفحه)دانلود
فیلم و جزوه دستور زبان فارسی – قسمت اول
دستور زبان فارسی و صنعات ادبی
زبان و شکل های آنها
زبان یکی از جنبه های رازآمیز وجود انسان است . پدیدهای است که پس از قرن ها بحث و بررسی هنوز آن را آنگونه که باید نشناختیم هرچند استفاده از آن بسیار آسان است به این دلیل که ما این کار را از سال اول زندگی به تعطیلی شروع میکنیم و طرز استفاده از آن را هم به طور طبیعی فرا میگیریم بیان اینکه به درس و مدرسه نیاز داشته باشیم.
از سوی دیگر شناخت زبان دشوار است یکی از دشواری های شناختی زبان پیچیدگی و گستردگی بیش از حد آن است.
زبان به این دلیل پیچیدگی دارد که باید ذهن انسان را همراه با تمام رازها و رمزهای حیات مادی و معنوی او چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی در خود بگنجاند اگر انسان از زبان بی بهره بود نمی توانست به تفکر بپردازد نه هیچ علمی به دست آورد و نه فکر و علم خود را به دیگران منتقل کند .
گفتیم زبان گستردگی هم دارد زیرا باید همه جلوه های دیگر هستی را در خود بگنجاند خواه دیده ها و جلوه های انسانی خواه اجتماعی و خواه طبیعی.
دشواری شناخت زبان تنها ناشی از پیچیدگی و گستردگی بیش از حد آن نیست ، دشواری دیگر شناخته زبان این است که ما می پنداریم چون طرز استفاده از زبان را میدانیم ا زخود آن را هم می شناسیم و به همین دلیل نیز سعی در شناخت زبان را اغلب بیهوده می انگاریم حال آنکه واقعیت غیر از این است. از یک طرف شناخت زبان با آن همه پیچیدگی و گستردگی به مراتب بیشتر از هر موضوع دیگری به صرف وقت ، فکر و نیرو نیاز دارد و از طرف دیگر تا کسی زبان را به خوبی نشناسد نمیتواند برای شناخت موضوعات دیگر از آن به خوبی استفاده کنند.
آیا می دانید که اگر در یک زبان برای چیزی کلمهای به کار برود اهل آن زبان نیز برای آن چیز وجودی قائل می شوند مثلاً پیش از آنکه کلمه کیوی در زبان فارسی پیدا شود ، بود و نبود این میوه برای فارسی زبانان یکسان بود عجیب تر آنکه اگر اهل همان زبان کلمهای را به کار ببرند که برای آن بیرون از ذهن شان چیزی وجود نداشته باشد. برای آن کلمه وجودی خارجی قائل میشود مثلاً به صرف این که کلمات سیمرغ و دیو از گذشته های دور وارد زبان
فارسی شده است ما فارسی زبانان میدانیم که در آن زمان ها پرندگانی به نام سیمرغ و موجودی به نام دیو وجود نداشته است.
گاه با پرسشهایی روبرو می شویم که پاسخ دادن به آنها در گرو شناخت زبان است مثلا اگر کسی از ما بپرسد که چرا حرف زدن را خود یاد میگیریم و نوشتن را باید در مدرسه بیاموزیم؟ به شرطی می توانیم به او پاسخ دهیم که به شناخت زبان مجهز باشیم. پس شناخته زبان به هیچ وجه با توانایی استفاده از آن یکی نیست همین طور است که اگر از ما بپرسند وقتی مردم شهرهای تهران ، یزد، زاهدان ، بندرعباس ، لار، بوشهر و… حرفهای یکدیگر را به زحمت
می فهمند ما چرا میگوییم همه آنها به یک زبان یعنی به زبان فارسی حرف میزند؟ یا چرا گفتن از نوشتن برای ما آسان تر است؟و…
اکنون ببینیم تعریف زبان چیست؟
زبان شناسان برای زبان تعریف های متعددی پیشنهاد کردند ما در اینجا فقط صورت ساده شده یکی از تعریف ها را مطرح میکنیم بر اساس این تعریف زبان یک نظام است و کار اصلی آن ایجاد ارتباط میان انسانهاست مقصود از این ارتباط زبانی عمدتا انتقال پیام از یک فرد به افراد دیگر است.
در این تعریف منظور از نظام ،مجموعه به هم پیوسته ولی پیچید های است که طبق قاعده از اجزای کوچکتری ساخته شده باشد. اجزای سازنده نظام زبان در درجه اول نشانه است و نشانه ه رلفظی است که معنایی داشته باشد.
جزوه دستور زبان فارسی پایه نهم (2 صفحه)دانلود
فیلم و جزوه دستور زبان فارسی – قسمت دوم
دستور زبان فارسی و صنعات ادبی
1 – شکل های گوناگون هر زبان چه نام دارد ؟
2 – زبان چه ویژگی هایی دارد؟
3 – زبان با گویش چه تفاوتی دارد؟
4 – گونه در زبان چیست؟
این ها سوالاتی هستند که میخواهیم در این قسمت به آن ها پاسخ دهیم.
یکی از شگفتی های زبان انسان این است که هرچند زبان نظام یگانه ای است شکل های بسیار متنوعی به خود میگیرد به فرض اگر شما از تهران حرکت کنید و راه خود را از طریق قم، کاشان، یزد، کرمان ،بم و جیرفت تا بندرعباس ادامه دهید خواهید دید که مردم هر یک از این شهرها به شکل خاصی سخن می گوید ولی همه آنها خود را اهل یک زبان یعنی زبان فارسی می دانند،این گوناگونی در عین یگانگی عمدتا در زبان های انسانی به چشم میخورد و نه در پدیده های دیگر که از آنها نیز گاه به نام زبان یاد میکند مثل زبان زنبور عسل یا زبان رایانه یا
زبان ریاضیات یا زبان رنگ ها و…
زبان انسان ذاتا با این قبیل پدیده ها فرق دارد این ها ویژگی های شگفت انگیز و اعجاز آمیز هستند که در هیچیک از پدیدههای دیگری یافت نمی شود تعداد ویژگیهای ذاتی زبان انسان زیاد است و ما در اینجا فقط به سه ویژگی اشاره میکنیم.
مهمترین ویژگی زبان انسان دو ساختی بودن آن است برخلاف زبانهای دیگری که همگی تک ساختی اند در زبانهای انسانی یک بار صدا های بی معنی با هم ترکیب میشوند و صدا های معنی دار را میسازند که به آنها ن شانه می گوییم، بار دیگر نشانه های معنی دار با هم ترکیب می شوند در نهایت پیام های کاملی را می سازند که آنها را جمله میخوانیم مثلاً در زبان فارسی ما یک بار صداهای فاقد معنی آ، ر و د را با هم ترکیب می کنیم و نشانه های معنی دار آرد به وجود می آید بار دیگر این نشانه های معنی دار را با نشانه های معنی داررا و بیخت که هردو مثل آرد از صداهای فاقد معنی ساخته شدهاند ترکیب می کنیم در نتیجه جمله آرد را بیخت ساخته می شود.
ویژگی دو ساختی موجب می شود که زبانهای انسانی به چنان امکانات پیچیده و گسترده ای دست یابند که نظیر آنها در زبانهای دیگر هرگز یافت نمی شود.
دومین ویژگی زبان انسانی زایایی فوق العاده و سومین ویژگی آن نابجایی است به سبب ویژگی زایایی میتوانیم به کمک نظام زبان که خود محدود است جملات نامحدود بسازیم حتی جملاتی که از پیش وجود نداشته اند مثل جمله ابرها پاورچین پاورچین وارد شدند که احتمالاً این جمله را پیش از این از کسی نشنیده ایم همچنین به سبب ویژگی نابجایی ما می توانیم درباره چیزهایی حرف بزنیم که اکنون حاضر نیستند یا حتی اصلاً وجود ندارند مثلاً می توانیم درباره زندگی حافظ که دیگ ر در میان ما حضور ندارد حرف بزنیم یا درباره آدم برفی که از اصل وجود نداشته است
سخن بگوییم به هر حال همین ویژگی ها همراه با ویژگی های دیگری که از آنها حرفی به میان نیاورده ایم سبب میشوند که زبانهای انسانی به کلی با زبانهای دیگر تفاوت داشته باشد.
شکل های گوناگون هر زبان را به نامهای گونه لهجه و گویش از یکدیگر باز می شناسند.
جزوه دستور زبان فارسی پایه نهم (2 صفحه)دانلود
فیلم و جزوه دستور زبان فارسی – قسمت سوم
دستور زبان فارسی صنعات ادبی
گونه: به شکل هایی از یک زبان گفته میشود که هر کدام در جا و موقعیت معینی به کار میرود. ما در هر موقعیت با گونه زبانی مختص همان موقعیت حرف میزنیم مثلاً در حضور معلم خود از یک گونه زبانی استفاده می کنیم در میان دوستان خود از گونههای دیگر و در جمع خانواده باز هم از یک گونه سوم ولی از آنجا که همگی این گونه ها مختلف را در جای خودشان به کار میبریم متوجه تفاوت های بسیار زیاد آنها با یکدیگر نمی شویم اما کافی است جای گون ه های زبان را به عمد عوض کنیم تا به تفاوتهای عظیم آنها پی ببرید، هیچ تصور کرده اید که اگر هنگام سخن گفتن با معلم خود از همان گونه زبانی استفاده کنید که در جمع دوستانتان آن را به کار می برید چه پیش خواهد آمد؟
لهجه: به شکل هایی از یک زبان گفته میشود که فقط در تلفظ با هم فرق دا رند مثلاً وقتی یک اصفهانی به فارسی تهرانی حرف میزند میگوییم لهجه دارد و همینطور بعضی کردها لر ها یا آذری ها ممکن است با لهجه کردی لری یا آذری به فارسی صحبت کنند.
گویش: به شکل هایی از یک زبان گفته میشود که علاوه بر تلفظ در انتخاب کلمات و قواعد دستوری نیز با هم فرق داشته باشد
گویش های هر زبانی را معمولاً به چهار دسته تقسیم می شود:
یکی گویش های جغرافیایی که هر یک مثلاً به ناحیه ای تعلق دارد مثل گویشهای یزدی،کاشانی،همدانی،لری، شیرازی و مانند آنها. دیگری گویش های اجتماعی است که هر یک به طبقه یا قشر اجتماعی خاصی متعلق می باشد مثل گویشهای واعظان و بازاریان و… سوم گویشهای تاریخی که هر یک مختص دوره خاصی از ادوار گذشته یک زبان است مثل گویش های فارسی در دوره های پیش یا پس از حمله مغول، بعد از صفوی، بعد از مشروطه و جز اینها. چهارم گویشهای معیار مثل گویشهای معیار گفتاری و نوشتاری و نظایر آن ها. می بینیم که هر زبان یگانه، شکل های گوناگونی به خود میگیرد این خود نشان میدهد که زبان انسانی در معرض تغییر و تحول است تغییر و تحول زبان یا ناشی از قرار گرفتن آن در موقعیت ها مکانها و زمانهای مختلف است یا از استفاده های مختلف طبقات و گروه های اجتماعی یا اشخاص منفرد از آن ناشی می شود. به مطالعه علمی زبان زبانشناسی می گویند منظور از کلمه علمی در تعریف زبان این است که زبان شناسی هم مثل سایر علوم از روشهای رایج در تحقیقات علمی استفاده می کند.
سابقه مطالعه زبان به چندین هزار سال پیش برمیگردد. زبان شناسی سنتی به قصد شناخت خود آن نیست بلکه هدف زبانشناسی سنتی از مطالعه زبان حفظ کتب آسمانی و آثار ادبی ناشی از دگرگونی های زبان بوده و یا ایجاد ارتباط میان اقلامی که به زبان های مختلف صحبت میکردند. مطالعه زبان به شیوه های گذشته را زبانشناسی سنتی میگویند.
در مقابل زبان شناسی سنتی زبانشناسی جدید وجود دارد، زبانشناسی جدید از قرن بیستم شروع شده و به نام زبان شناسی همگانی یا ساخت گرا نیز آن را می شنا سند. شناخت زبان به شیوه جدید آسان نیست دو مشکل در آن وجود دارد:
۱ – تغییر و تحول دائمی زبان
۲ – وجود گونه ها لهجه ها و گویش ها و گستردگی های بیش از حد
زبان شناسان برای رفع مشکل تغییر و تحول دائمی زبان که موجب تحول زبان می شود زبان را کنار میگذارند و فقط صورت های امروزی زبان را مطالعه می کنند و صورت های قدیمی زبان را به شاخه دیگری از زبان شناسی که همان زبانشناسی تاریخی است وا م ی گذارند . زبان شناسی تاریخی به مطالعه صورت های قدیمی و گذشته زبان شناسی می پردازد. زبان شناسان برای رفع گونه ها، گویشها، لهجه ها و گستردگی های بیش از حد زبان مطالعه خود را فقط به یکی از شکل های گوناگون زبان محدود میکند و شکلی که بیشتر برای این کار انتخاب میکنند یکی از گویش های گفتاری و نوشتاری گویش معیار است .
گویش شناسی و وظیفه آن: هرگاه زبانشناسان به مطالعه گویش جغرافیایی اجتماعی و… بپردا زند به مطالعه این گونه زبان گویش شناسی میگوید و وظیفه آن مطالعه و بررسی انواع گویش ها است.
جزوه دستور زبان فارسی پایه نهم (2 صفحه)دانلود
فیلم و جزوه دستور زبان فارسی – قسمت چهارم
دستور زبان فارسی و صنعات ادبی
زبان و گفتار چه تفاوتی با هم دارند؟
منظور از نمود آوایی زبان چیست؟
حتما برای شما هم پیش آمده است که هنگام گفتن جمله اشتباه کنید و بلافاصله متوجه اشتباه خود شوید و آن را اصلاح کنید.
اگر جمله اشتباه ناشی از ناآگاهی شما از قواعد زبان فارسی بود چرا بلافاصله و متوجه آن شدید، اگر ناشی از ناآگاهی شما نبود چرا آن را به کار می بردید؟
از زبان شناسان برای حل این دوگانگی از تمایز میان زبان و گفتار یاد می کند بر اساس این تمایز زبان یکی از تواناییهای ذهنی انسان است حال آنکه گفتار فقط نمود آوای این توانایی است.
ما حتی در مواقعی که سخن می گوییم یا به سخنان دیگران گوش نمیدهیم در اصل از توانایی زبان برخورداریم، در مواقعی هم که در حال فکر کردن هستید بی گمان از زبان بهره میگیریم بی آن که ضرورتا گفتار در میان باشد .
زبان شناسان معتقدند زبان به عنوان یک توانایی ذهنی است که در آن هیچ گونه اشتباهی وجود ندارد تنها در گفتار است که ممکن است اشتباه پدید آید از این نظر زبان مثل جدول ضرب است که خالی از هرگونه خطا و اشتباهی است و گفتار مثل عمل ضربی است که ما با استفاده از جدول ضرب انجام میدهیم که امکان بروز اشتباه و خطا در آن هست.
اشتباهاتی که در گفتار پدید میآید ناشی از عواملی نظیر خستگی، بی حوصلگی، حواس پرتی و اضطراب یا دیگر عوامل محیط است.
اکنون میتوانیم دوگانگی بالا را به کمک همین تمایز زبان از گفتار اینگونه حل کنیم که بگوییم، اشتباه در گفتار رخ میدهد و رفع و اصلاح آن به وسیله زبان صورت م یگیرد اما این تنها فایده زبان نیست که از تمایز زبان و گفتار حاصل می شود فایده دیگر این تمایز آن است که به کمک آن نشان می دهیم کسانی هم که به طور مادرزادی یا به سبب تصادف از قدرت گفتار بیبهرهاند، به هیچ وجه از نعمت زبان محروم نیستند مثلاً ناشنوایان از توانایی ذهنی زبان به اندازه افراد دیگر برخوردارند جز این که به هنگام استفاده از آن به جای نمود آوایی یا گفتا ر)سخن گفت( از نمود حرکتی یعنی حرکت دست ها و لب ها کمک می گیرد.
سوم تمایز میان زبان و گفتار این است که بر اساس آن نشان دهیم که چرا گوناگونی های سبکی و لهجه ای و حتی گویشی به یگانگی زبان آسیب نمیرساند، علت این امر آن است که گوناگونی های یادشده عمدتا به گفتار مربوط میشود نه به زبان البته نکته اخیر در مورد گویش ها به طور صد د ر صد صادق نیست. دامنه تفاوت های گویشی از گفتار فراتر می رود و به زبان نمی رسد چرا که گویی شاعر از نظر قواعد دستوری و نوع کلمات نیز با هم فرق دارند به همین دلیل ممکن است سخنگویان گویش های مختلف در فهم سخنان یکدیگر با اشکال روبرو شود .
آنچه تاکنون درباره آن سخن گفتیم به رابطه زبان و گفتار مربوط میشود و اکنون باید پرسید که رابطه زبان با نوشتار و خط چگونه است و آیا خط و نوشتار هم مثل گفتار در معرض اشتباه یا تنوع و گوناگونی است یا مثل زبان از اشتباه و تنوع به دور است این سوالی است که باید بیشتر در آن تامل کرد.